مردشش ماهه من
رادین قشنگم امروز شش ماهت تموم میشه و اولین مرواریدتم هجده خرداد جوونه زد ومن و بابارو خوشحال کرد.رادین خوبم شش ماه درکنار هم خیلی خوب بود،همش باهم بودیم ولحظه ای ازهم جدانشدیم. واقعا تولدت انقلاب عجیبی برای من بود واینکه ازتنهایی درامدم.حالابعد از شش ماه باهم بودن من بایدبرم بیمارستان شیفت بدم وشما هم به اجبار به مهدبری.مرد شش ماهه من ،من شرمندتم پسرم.شرمندتم ازاینکه صبح زود بایدازخواب نااااز بیداربشی من لباس تنت کنم،شرمندتم ازاینکه بری مهدهر وقت شیر بخوای مامانت دردسترست نیست،بایدصبرکنی به من زنگ بزنن مربی مهد اگه مامانت دستش ازاد بود بیاد،شرمندتم ازاینکه ازشش ماهگی باید تمرین استقامت بکنی ومثل خونه مرکز توجهه نیستی...
نویسنده :
مامانی
20:45